تصویری که از پیکان در ذهن اکثر ما نقش بسته، بی‌شک پیکان دولوکس است. مدلی که با ظاهری لوکس‌تر از سایر هم‌خانواده‌های خود، در زمانه‌اش خودنمایی می‌کرد. سپرهای شمشیری براق و تزئینات چوبی داخل کابین، پیکان دولوکس را به خودرویی خاص و متمایز تبدیل کرده بود. قلب تپنده‌ی این مدل، موتوری ۴ سیلندر با حجم دقیق ۱۷۲۵ سی‌سی بود که توان تولید ۵۱ اسب بخار قدرت را داشت. شاید این ارقام در قیاس با خودروهای پر زرق و برق امروزی ناچیز به نظر برسد و شتاب صفر تا صد بیش از ۲۰ ثانیه‌ای آن لبخندی بر لب‌هایمان بنشاند، اما باید به یاد داشت که در آن دوران، پیکان خودرویی قابل قبول و پاسخگوی نیازهای حمل و نقل خانواده‌های ایرانی بود.

فضای داخلی پیکان دولوکس، با داشبورد و رودری‌های پوشیده شده از چوب، حسی از تجمل و زیبایی را به سرنشینان القا می‌کرد. حسی که در آن سال‌ها، در کمتر خودروی تولید داخلی می‌توان یافت. اما بی‌شک، بارزترین و به‌یادماندنی‌ترین بخش طراحی ظاهری پیکان دولوکس، سپرهای شمشیری آن بودند. سپرهایی که با درخشش خود در زیر نور آفتاب، ابهت و وقاری خاص به این خودرو می‌بخشیدند و آن را از سایر خودروهای هم‌عصرش متمایز می‌کردند.

اما داستان تولد پیکان در ایران، داستانی شنیدنی و جذاب است. پیکان در واقع، نسخه‌ای ایرانیزه شده از خودروی هیلمن هانتر (Hillman Hunter) محصول کمپانی روتس (Rootes) انگلستان بود. کمپانی روتس که در آن زمان در آستانه ورشکستگی قرار داشت، طی قراردادی با برادران خیامی، موسسین شرکت ایران ناسیونال (ایران خودروی کنونی) امتیاز تولید این خودرو را به ایران واگذار کرد. هیلمن هانتر که در انگلستان با نام تجاری Arrow (به معنی پیکان یا تیر) شناخته می‌شد، با همان نام پیکان پا به خیابان‌های ایران گذاشت و به سرعت جای خود را در دل مردم باز کرد.

در طول سال‌های پر فراز و نشیب حضور پیکان در ایران، این خودرو در مدل‌های متنوعی به تولید رسید: پیکان کار، برای کسانی که به دنبال خودرویی اقتصادی و کاربردی بودند؛ پیکان کارلوکس، نسخه‌ای نسبتاً لوکس‌تر از مدل کار؛ پیکان دولوکس، که پیشتر به آن پرداختیم؛ پیکان جوانان، نگین انگشتری خانواده پیکان، با پیشرانه‌ای قدرتمندتر به حجم ۱۷۲۵ سی سی و قدرت ۹۶ اسب بخار که شتاب صفر تا صد ۱۳ ثانیه‌ای را برای آن به ارمغان می‌آورد و آن را به خودرویی اسپرت و جوان‌پسند تبدیل می‌کرد؛ پیکان دولوکس فیس لیفت، که بعدها به پیکان چراغ بنزی معروف شد، با ظاهری به‌روزتر و مدرن‌تر؛ پیکان اتوماتیک، برای رفاه بیشتر راننده؛ پیکان استیشن، برای خانواده‌های پرجمعیت و کسانی که به فضای بار بیشتری نیاز داشتند؛ و در نهایت پیکان وانت، یار همیشگی کسبه و بازاریان. هر کدام از این مدل‌ها، قشر خاصی از جامعه را هدف قرار داده بودند و به نوعی بخشی از نیازهای حمل و نقل کشور را پاسخ می‌دادند.

در سال ۱۳۶۹، به دلیل کمبود موتور در کمپانی ایران خودرو، تصمیمی بحث‌برانگیز و پرحاشیه گرفته شد: استفاده از پیشرانه و سیستم تعلیق پژو ۵۰۴ بر روی پیکان. این ترکیب جدید، با قدرت ۹۳ اسب بخار، سواری به مراتب نرم‌تر و لذت‌بخش‌تری را ارائه می‌داد، اما عدم تناسب قدرت بالای موتور با سیستم ترمز ضعیف و همچنین آیرودینامیک نامناسب پیکان، متاسفانه منجر به افزایش آمار تصادفات و ثبت سوانح ناگوار رانندگی شد.

سرانجام، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴، پس از نزدیک به چهل سال حضور مداوم و تاثیرگذار، پیکان برای همیشه از خط تولید ایران خودرو کنار گذاشته شد و به خاطره‌ها پیوست. اما این پایان داستان پیکان نبود. پیکان چیزی فراتر از یک خودروی معمولی بود. پیکان به بخشی از هویت و فرهنگ ایرانیان تبدیل شده بود.

پیکان، یادآور دورانی خاص از تاریخ ایران است. دورانی که سادگی و صمیمیت در آن موج می‌زد. پیکان، حامل خاطرات سفرهای خانوادگی، دورهمی‌های دوستانه، رفت و آمدهای روزمره و روزهای تلخ و شیرین زندگی ماست. نسل‌های مختلف، به خصوص دهه شصتی‌ها و نسل‌های پیش از آن، هرگز گرمای دلچسب و نوستالژیک بخاری پیکان در زمستان‌های سرد آن سال‌ها را از خاطر نخواهند برد. گرمایی که پس از دقایقی کلنجار رفتن با ساسات و روشن کردن ماشین، کم‌کم در فضای اتاق می‌پیچید و سرما را از تن و جان سرنشینان می‌زدود. پیکان شاید کولر نداشت، اما خاطراتی گرم و ماندگار از خود در ذهن ایرانیان به جای گذاشت.

پیکان، نه فقط یک خودرو، بلکه نمادی از یک دوران و بخشی جدایی‌ناپذیر از حافظه جمعی ما ایرانیان است. خاطره‌ای از جنس فلز و عشق که تا همیشه در قلب و ذهن ما زنده خواهد ماند و با هر بار دیدن نمونه‌های باقی‌مانده‌اش در گوشه و کنار شهر، لبخندی از سر دلتنگی و شاید هم حسرت بر لبانمان خواهد نشاند. پیکان، داستانی است که هرگز به پایان نخواهد رسید.